فروش رمز موفقیت است

فروش رمز موفقیت است

فروش رمز موفقیت است

هدف هر کسب‌وکاری کسب درآمد از طریق پیش‌بینی و برآورده کردن تقاضای مشتریان سودآور است. راز هر کسب و کار موفق بسیار ساده است، اما اغلب دشوار است. موفقیت به توانایی شناسایی نیاز یک مشتری بالقوه، ارائه راه حل و در نهایت فروش آن راه حل به مشتری بستگی دارد. شناسایی یک نیاز و یک مشتری بالقوه نسبتا آسان است، اما موفقیت تجاری به توانایی فروش راه حل برای به دست آوردن درآمد بستگی دارد.

فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد «فروش» را اینگونه تعریف می‌کند: «ساخت یا دور انداختن در ازای پول». با این حال، از برخی جهات، این تعریف محدود است. در معنای وسیع‌تر آن، «فروش» را می‌توان به‌عنوان فرآیندی برای تأثیرگذاری بر فکر، عمل و نگرش برای تولید یک عمل مطلوب در نظر گرفت.

هنر فروش

هنر فروش موفق در ایجاد تمایز در مراحل اولیه نهفته است، بین کسانی که برای خرید حضور دارند، کسانی که تشخیص دهند نیازی دارند که می‌توانند نیاز خود را حل کنند، خرید می‌کنند.

فروش موفقیت آمیزتر است اگر مشتری با قصد خرید نزد عرضه کننده بیاید تا اینکه عرضه کننده با قصد فروش به سمت مشتری برود. در بیشتر بازارهای مصرفی، مشتریان بالقوه عمدتاً خودانتخاب می‌کنند، زیرا آنها ورود به عرصه فروش را با انتخاب یک فروشگاه یا یک وب‌سایت انجام می دهند. با این کار، مشتریان بالقوه نشان می دهند که علاقه اولیه به محصول یا خدمات ارائه شده دارند، حتی اگر در آن زمان تمایلی به خرید نداشته باشند. سپس دستیار فروش ممکن است مشتری را به سمت محصول مورد نیاز راهنمایی کند و بدین ترتیب فروش را تضمین کند.

تبلیغات :

بدون تبلیغات و فقط با پاسخ مستقیم، معامله ای ایجاد نمی شود. کاری که تبلیغات انجام می دهد افزایش آگاهی از وجود یک محصول یا خدمات به مشتریان بالقوه است. این آگاهی ممکن است از طریق یک فروشگاه یا وب‌سایت که منجر به تمایل به خرید می‌شود صورا بگیرد. در معاملات تجاری، تبلیغات آگاهی را برای مشتریان بالقوه به ارمغان می آورد که به “باز کردن درها” برای فرصت بحث تجاری کمک می کند.

بازیابی و فروش:

بازاریابی و فروش شغلی است که می تواند از نظر مالی و رضایت شغلی بسیار سودآور باشد. در حالی که به نظر می‌رسد برخی افراد به زنان و فروشندگان توجه نمی کنند و فقط به آن‌ها نگاه می‌کنند، زیرا آنها درکی از شغل ندارند، فروش برای همه فعالیت‌های تجاری بسیار مهم و اساسی است.

کسب و کارها فقط با معامله خوب زنده می مانند. فروش تجاری به یافتن مشتریان بالقوه با نیاز و اثبات به آنها که تامین کننده راه حل را دارد بستگی دارد. بسیاری از ایده های تجاری خوب به عنوان سرمایه گذاری تجاری شکست می خورند، زیرا کارآفرینان یا کارکنان کسب و کار مهارت ها یا توانایی های کافی ندارند. در حالی که برخی از افراد ممکن است به نظر توانایی فروش طبیعی داشته باشند، همه کارکنانی که در فروش مشتری فعالیت می کنند باید آموزش های مناسبی را دریافت کنند تا بتوانند یک معامله را برای یک نتیجه موفق انجام دهند.

هیچ کس هرگز چیزی را نخریده است که در آن زمان فکر نمی کرد که می خواست. فروشندگان خوب نیاز واقعی را شناسایی کرده و به دنبال برآورده کردن آن هستند.

 

فروشندگان موفق باید پاداش خوبی دریافت کنند، زیرا این کار دشوار است، اغلب در انزوا انجام می شود که نیاز به نظم و انضباط و انگیزه شخصی زیادی دارد. در حالی که مدیر تجاری در نهایت مسئول تولید درآمد سودآور برای تجارت است، این فروشنده است که باید مشتری را بیابد و با موفقیت با مشتری تعامل کند تا بر فروش تأثیر بگذارد و درآمد ایجاد کند.

کسب و کارها برای کسب درآمد وجود دارند. آنها با ارائه کالاها و خدمات با کیفیت و قیمتی که نیازهای مشتری را برآورده می کند، زنده می مانند و شکوفا می شوند، به دست آوردن و حفظ مشتریان مستلزم حمایت مستقیم یا غیرمستقیم هر بخش از سازمان است. اما به هر حال، محصول یا خدماتی که ممکن است خوب باشد، موفقیت هر کسب و کاری در نهایت به مهارت پرسنل حرفه ای آن برای تولید درآمد لازم بستگی دارد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *