بدون تبلیغات هیچ کس در مورد محصولات و سرویسهایی که شما ارائه می دهید اطلاع ندارد. راه های مختلفی برای دریافت اطلاعات پیش روی مشتری هست. بازاریابی محتوا و بازاریابی سنتی.
یک طرح بازاریابی ترکیب این دو تاکتیک است، اما چالش در انتخاب سبک تبلیغات مناسب برای رسیدن به هدف شماست.
قبل از تلفظ بازاریابی سنتی منسوخ شده یا بازاریابی محتوا تنها راه برای گام برداشتن در این راه این است که، اجازه دهید نگاه خوبی به تفاوت بین این دو استراتژی بیندازیم.
کانال های بازاریابی سنتی در مقابل کانال های بازاریابی محتوا
اولین و بارز ترین تفاوت بین بازاریابی محتوا و بازاریابی سنتی مفهوم توزیع است.
بازاریابی سنتی از رسانه های زیر برای ارسال پیام خود استفاده می کند:
تلویزیون و رادیو تبلیغات
روزنامه و مجله تبلیغات
تبلیغات بنر
تبلیغات پست الکترونیکی مستقیم، روزنامه ها، مجلات، آگهی
تابلوهای تبلیغاتی و نشانه ها
بازاریابی محتوا از کانال های توزیع کاملا متفاوت استفاده می کند. با توجه به موسسه بازاریابی محتوا، رسانه های اجتماعی محبوب ترین راه برای انتشار محتوا هستند، 92 درصد از بازاریابان از این تاکتیک استفاده می کنند. دیگر روش های توزیع محبوب عبارتند از:
خبرنامه ایمیل
مقالات وب سایت
پست در وبلاگ خود یا وبلاگ های مهمان
اینفوگرافیک
فیلم ها، Webinar و پادکست
مقالات سفید و کتاب های الکترونیکی
هر دو تاکتیک بازاریابی از مزایا و معایب خاص خود بهره مند است.
به عنوان نمونه، تاکتیک بازاریابی سنتی،استفاده از فضاهای رادیو و تلویزیون، شما به سطح وسیعی از مخاطبان دسترسی خواهید داشت. به عبارت دیگر، هزینه معمولی تبلیغات در تلویزیون در تبلیغ 30 ثانیه ای، 397898 دلار و در مثلا شب فوتبال 158411 دلار می باشد. در مقابل بازاریابی محتوا، 62 درصد کمتر از شکل سنتی است و گزینه ی بسیار مناسبی برای کسب و کارهای کوچک است. اما البته این خیلی مشکلتر است که در جایی شبیه یوتیوب تا یک تلویزیون تجاری، جلب توجه کنید.
بازاریابی سنتی گفتن به مخاطب درباره ی محصول یا سرویس است. به همین دلیل آنها نیاز به آن و چگونگی دریافت آن دارند. تجارت هایی که از این متد استفاده می کنند برای جذب جمعیتی مخاطبین می باشد.
بازاریابی محتوا رویکرد کاملا متفاوتی دارد شما قبل از ارائه محصولتان به مصرف کننده، منتشر می کنید مواردی را که برای جمعیت هدفتان مفید یا جالب می دانید که در این حالت شما موقعیتی ایجاد می کنید که در آن، به مخاطبین خود چیز با ارزشی بدهید. شما هر کاری در این رابطه انجام دهید وقتی که آنها نیاز به سرویس یا محصول شما دارند،به خود شما برگشت داده خواهد شد.
دیالوگ در مقابل متکلم وحده بودن:
بازاریابی سنتی یک طرفه است. شما آگهی ای را ارسال یا اجرا می کنید مثل تبلیغات تلویزیونی و مردم آن را می بینند. اما راهی برای تعامل آنها با شما و نام تجاری شما وجود ندارد. هیچ جایی برای سوال یا نظر وجود ندارد.
بازاریابی محتوا تعاملی است. با استفاده از ماهیت اینترنت، این استراتژی فرصتی را فراهم می کند برای گفتگو با مشتریان(یا مشتریان بالقوه) نه اینکه صرفا آنها را وادار کنید به صحبت یک طرفه ی شما گوش دهند.
تعمیم در مقابل خصوصی سازی:
تبلیغات سنتی به معنای دیده شدن توسط مخاطبان گسترده است. یک رویداد پر بیننده در تاریخ تلویزیون مربوط به سال 2015 super bowl بود که 114/400/000 مخاطب را به خود جلب کرد.
از آنجا که کانالهای بازاریابی سنتی از ویژگی هایی چون مخاطبان بزرگ برخوردار است و به دلیل اینکه آگهی و تبلیغات معمولا برای چندین ماه یا حتی سال می باشد، آنها برای تجدید نظر به رنج وسیعی از مخاطبان ارائه می شود.
ثابت بودن در مقابل به اشتراک گذاری:
بازاریابی سنتی به معنای ایجاد یک آگاهی است به صورت خود ارتقایی، و به راحتی قابل به اشتراگ گذاشتن نیست. شما ممکن است دوستتان را ترغیب کنید تا به یک برنامه تجاری تلویزیونی توجه کند ولی شما نمی توانید تصویب و تاییدیه در این رابطه از او بگیرید. (مگر اینکه شما آن را پیدا کرده و در یوتیوب ارائه دهید که آن هم از خط عبور به سمت بازاریابی محتوا عبور کرده است.)
در حالیکه شما با بازاریابی محتوا، به بیننده چیزهایی را که خنده دار، آموزنده و الهام بخش است و انجام داده شده است را در یک فروم تعاملی مانند رسانه های اجتماعی ارائه می دهید که به اشتراک گذاری این مطلب بسیار آسان تر است. که به این طریق بیشتر در معرض دید مردم قرار خواهد گرفت.